ریتم آهنگ

شناخت ویکتور هورتا؛ معمار برجسته بلژیکی

شناخت ویکتور هورتا؛ معمار برجسته بلژیکی

بیوگرافی ویکتور هورتا

 

ویکتور هورتا، یکی از بزرگترین معماران اواخر قرن نوزدهم، طراح بلژیکی، بیشتر به خاطر طراحی آرت نووی خود شناخته شده است و در کنار پل هانکار (1859-1901) و هنری ون دو ولده (1863-1957) به عنوان یکی از پیشگامان هنر مدرن قرار می گیرد.

معماری در بلژیک به عنوان مثال، طراحی او برای هتل تاسل در بروکسل (1893-1893)، توسط منتقدان هنری به عنوان اولین نمونه از هنر نوو که از هنرهای تزئینی وارد معماری شده است، دیده می شود. همانطور که بود، خانه تاسل به لطف استفاده از عناصر هنری، تکنولوژیکی و ترکیبی انقلابی تبدیل به یک مانیفست برای Art Nouveau - که گاهی در بلژیک Style des Vingt نامیده می‌شود، و نمونه‌ای نمادین از هنر مدرن شد. به عنوان مثال، استفاده از آهن به عنوان ماده ای برای ساخت و ساز و تزئین، به عنوان بخشی از یک برنامه معماری مبتنی بر پلان باز و مفصل بندی سه بعدی فضا، سهم منحصر به فرد هورتا در توسعه معماری اواخر قرن نوزدهم است.

دیگر ساختمان های مهم بروکسل طراحی شده توسط هورتا عبارتند از: هتل وینسینگرز (1895-1895). فضای داخلی هتل van Eetvelde (8-1895)؛ La Maison du Peuple (1896-1898); هتل سولوای (1895-1900)؛ خانه دوبوا (1901); مغازه معروف به Magasins Waucquez (1903); Palais des Beaux-Arts (1928) و ایستگاه مرکزی راه آهن (1937).

معمار فرانسوی هکتور گیمار (1867-1942) - که به خاطر ورودی های هنری اش به متروی پاریس (1898-1905) مورد توجه قرار گرفت - به شدت تحت تأثیر هورتا قرار گرفت و سبک "شلاق" را در سراسر اروپا ترویج کرد. پس از اقامت در ایالات متحده (1916-1919)، هورتا به سبک سنتی و شدیدتر که از معماری کلاسیک یونان وام گرفته بود، بازگشت.

آموزش

 

هورتا که در گنت متولد شد، در بخش معماری در آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای گنت تحصیل کرد. در سال 1878، او به پاریس رفت و برای معمار ژول دیبویسون در مونمارتر کار کرد، جایی که سبک‌های مد روز امپرسیونیسم و ​​پوینتیلیسم را جذب کرد و با پتانسیل معماری موادی مانند آهن و شیشه آشنا شد. در سال 1880، پس از مرگ پدرش، به بلژیک بازگشت و در آنجا در آکادمی سلطنتی هنرهای زیبا در بروکسل ثبت نام کرد. هورتا که دانش آموز ممتازی بود، به استودیوی استاد خود، آلفونس بالات (1819-1895) معمار رسمی پادشاه لئوپولد دوم پیوست. هورتا به همراه بالات، گلخانه‌های سلطنتی را در لاکن طراحی کردند و نقش مهمی در طراحی شیشه و آهن به خود اختصاص دادند. در سال 1884، طرح او برای پارلمان بلژیک برنده جایزه گودچارل برای طراحی معماری شد. در همان سال، پس از فارغ التحصیلی از آکادمی، جایزه بزرگ معماری به او اهدا شد.

 

معمار تمام وقت

 

هورتا در سال 1885 با مجموعه ای از خانه های کوچک شروع به کار کرد که بلافاصله استعدادهای او را به نمایش گذاشت. او همچنین به انجمن مرکزی معماری بلژیک پیوست و طی چند سال بعد در مسابقات متعددی برای کمیسیون های عمومی شرکت کرد و جوایز متعددی را به دست آورد. از همان ابتدا، رویکرد طراحی او با تمرکز بر خطوط و منحنی ها مشخص شد. در سال 1888، او به فراماسون‌ها پیوست و به طور فعال شبکه‌سازی کرد، که بعداً (از سال 1893) منجر به عرضه منظم کمیسیون‌ها برای خانه‌ها، مغازه‌ها و سایر سازه‌های تجاری شد. در سال 1892 او به دانشکده معماری در دانشگاه لیبر د بروکسل پیوست و در سال 1893 به پروفسور معماری ارتقا یافت - سمتی که تا سال 1911 حفظ کرد.

 

هنر نو: هتل تاسل

 

نقطه عطف هورتا در سال 1892 بود، زمانی که او در اولین نمایشگاه آرت نوو شرکت کرد. او با الهام از اولین ساختمان به سبک هنر نو - هتل تاسل (1893-1893) - با استفاده از یک چیدمان طبقه باز انقلابی و همچنین ترکیبی از ویژگی های ساختاری در فرم های گیاهی آهنی و منحنی که بعدها به عنوان "بیومورفیک" توصیف شد، طراحی کرد. شلاق زدن". تزیینات مارپیچ استادانه‌ای از فلز و شیشه در پشت نمای سنگی پنهان شده بود که با خوشحالی با خانه‌های معمولی‌تر کنار هم ادغام می‌شد. همان فضاهای داخلی آهنی استادانه در طرح‌های متعدد دیگری از هورتا، از جمله خانه خود او (1898-1902) - اکنون موزه هورتا، بروکسل - دوباره ظاهر می‌شد. در این ساختمان شیشه، چوب و آهن به صورت یکپارچه در اطراف سقف شیشه ای بالای راه پله اصلی جریان دارند. پیچک های منحنی شکل در امتداد ستون ها و نرده ها جریان دارند که با تزئینات ظریف دیوار و موزاییک های کف تکمیل می شود. هورتا در چندین ساختمان خود (مانند هتل تاسل)، عناصری از معماری گوتیک و همچنین تزئینات روکوکو را معرفی کرد.

 

هورتا که به عنوان رئیس انجمن مرکزی معماری بلژیک (1894-1895) انتخاب شد، اواخر دهه 1890 را صرف طراحی و ساخت خانه مردم (Maison du Peuple)، مقر حزب مترقی کارگران بلژیک کرد. اولین ساختمانی در بلژیک که نمای عمدتاً آهنی و شیشه‌ای داشت، مجموعه بزرگی از دفاتر، اتاق‌های جلسه، سالن کنفرانس و کنسرت را با صندلی‌هایی برای 2000 نفر در خود جای داده بود. تخریب آن در سال 1965 باعث رسوایی بزرگ و اعتراض بیش از 700 معمار در سراسر جهان شد.

 

طرح های کلاسیک قرن بیستم

 

با ورود معماری قرن بیستم، و پس از تقریباً یک دهه طراحی ساختمان‌ها و فضاهای داخلی به اصطلاح آرت نو، هورتا به تدریج به سبک ساده‌تر و کمتر پر زرق و برق‌تری روی آورد و شروع به معرفی نقوشی از معماری یونانی و رومی کرد که نمونه آن سنگ مرمر است. ستون هایی که در گسترش وی به هتل van Eetvelde (1901) ظاهر شد.

 

در سال 1906 کمیسیون بیمارستان جدید دانشگاه بروگمن به او اعطا شد. کار بر روی چیدمان غیرمعمول هورتا (غرفه های کم ارتفاع در پردیس 18 هکتاری) در سال 1911 آغاز شد، اگرچه شروع جنگ افتتاح آن را تا سال 1923 به تعویق انداخت. ، که طراحی آن تعداد فزاینده ای از عناصر کلاسیک وام گرفته شده از دوران باستان را در خود جای داده است.

 

در سال‌های قبل از جنگ (13-1910) هورتا همچنین شروع به طراحی ایستگاه راه‌آهن بروکسل-مرکزی کرد - بخشی از یک برنامه بزرگ‌تر توسعه شهری در پایتخت بلژیک. با این حال، به دلیل جنگ، و همچنین مشکلات متعدد برنامه ریزی و ترخیص ساختمان، ساخت و ساز تا اواخر دهه 1930 شروع نشد. در سال 1912 او مدیر آکادمی سلطنتی هنر در بروکسل شد و این سمت را تا سال 1915 حفظ کرد.

 

بریتانیا و آمریکا

 

در فوریه 1915 هورتا به لندن سفر کرد، جایی که در کنفرانس برنامه ریزی شهری در مورد بازسازی بلژیک، که توسط انجمن بین المللی باغ شهرها و برنامه ریزی شهر برگزار شد، شرکت کرد. بعداً در سال 1915، او به ایالات متحده رفت و در آنجا در دانشگاه MIT و همچنین دانشگاه های کرنل، هاروارد و ییل در مورد معماری مدرن سخنرانی کرد، قبل از اینکه پست پروفسور معماری در دانشگاه جورج واشنگتن را بپذیرد. (همچنین رجوع کنید به: معماری آمریکایی 1600 تا کنون.) در سال 1919، او به بلژیک بازگشت و به عضویت کامل آکادمی سلطنتی بلژیک انتخاب شد.

 

معماری پس از جنگ

 

در شرایط ریاضت اقتصادی پس از جنگ، هنر نو به‌عنوان بسیار ضعیف و گران‌قیمت شناخته می‌شد. در واقع در این مرحله هورتا از هنر نو دور شده بود و دیگر از نقوش بیومورفیک در معماری خود استفاده نمی کرد. در عوض، او از عناصر کلاسیک و همچنین سبک هندسی مد روز استفاده کرد، که زیربنای تعدادی از جنبش های هنری آوانگارد قاره ای مانند گروه طراحی De Stijl (1917-1917)، نئوپلاستیکیسم موندریان، عنصرگرایی ون دوزبورگ (1924-1924) بود. 31) و آرت دکوی آینده (حدود 40-1925).

 

یکی از طرح‌های برجسته او پس از جنگ، کاخ هنرهای زیبا (1918-1918) بود، یک مرکز فرهنگی چند منظوره، که او با استفاده از سبکی ساده و شدید که آرت دکو را پیش‌بینی می‌کرد، طراحی کرد و شامل نقوشی بود که از کوبیسم گرفته شده بود. . نما از روکش سنگ ساخته شده بود، اما ساختار اصلی آن از بتن مسلح تشکیل شده بود، در حالی که سالن کنسرت Henry Leboeuf تخم مرغی شکل آن به عنوان یکی از بزرگترین سالن های نمایش جهان شناخته شد.

 

در طول دوره 1927-1931، هورتا سمت مدیر آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای بروکسل را بر عهده داشت و در سال 1932 - به پاس خدمات او به هنر - توسط پادشاه بلژیک آلبرت اول به عنوان بارون ایجاد شد.

 

ایستگاه راه آهن مرکزی بروکسل

 

هورتا کار بر روی این پروژه معماری را در سال 1910 آغاز کرد، اما ساخت آن تنها در سال 1937 آغاز شد، قبل از اینکه تاخیر بیشتری به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم مداخله کرد. ساخت و ساز سرانجام در سال 1946 آغاز شد و در نهایت در اکتبر 1952 افتتاح شد، اگرچه هورتا زنده نماند تا آن را ببیند. او در سال 1947 چشم از جهان فروبست.

 

میراث

 

علیرغم دستیابی به موفقیت قابل توجهی در طول حرفه معماری، شهرت هورتا با تغییر افکار عمومی علیه هنر نو کاهش یافت. برخی از ساختمان‌های او چیزی بیش از مجموعه‌ای از تزئینات غیر ضروری تلقی می‌شدند و ویژگی‌های فضایی استثنایی آنها نادیده گرفته می‌شد. اما پس از تخریب La Maison du Peuple، در سال 1965، قدردانی عمومی از کار او پیشرفت چشمگیری داشت. او علاوه بر سیستم‌های سازه‌ای انقلابی آهن و شیشه، با حساسیت، ظرافت و زیبایی طراحی می‌کرد. امروزه چهار ساختمان او در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”